۵ رابطه پنهانی که در سریالهای ایرانی دیدهایم_طلوع شرق
[ad_1]
به گزارش طلوع شرق
آثار نمایشی از دیرباز تا امروز نقش مهمی در بازتاب حقیقتهای اجتماعی و فرهنگی جوامع داشتهاند. تئاتر، سینما و سریالهای تلویزیونی نه تنها سرگرمکنندهاند، بلکه آینهای برای نمایش و تحلیل حالت و تغیرات اجتماعی در هر دوره تاریخی به شمار میآیند.
در تعداد بسیاری از موارد، داستانها و شخصیتهای این آثار به طوری طراحی خواهد شد که مخاطب میتواند مشکلات، چالشها و دگرگونیهای جامعه خود را در آنها بازشناسد. یکی از مسائل قابل دقت در سریالهای امروزی، پرداختن به روابط پیچیده بین زن و مرد است که گاه در قالب روابط پنهانی و خیانت، و گاه به شکل فرد دیگر نمایان میشود. هرچند این مساله امکان پذیر در نگاه اول به نظر کلیشهای برسد، اما ریشه در حقیقتهای تلخ و پیچیده اجتماعی دارد. در ادامه، به بازدید چند سریال ایرانی میپردازیم که هر یک به نوعی این مساله را بازتاب دادهاند.
بازنده

در این سریال، کاوه (با بازی صابر ابر) و ارغوان (با بازی سارا بهرامی) زندگی آرام و خوشی داشتند تا وقتی که ارغوان بعد از زایمان دچار افسردگی شد. این مشکل که در تعداد بسیاری از خانوادهها به چشم میخورد، میتواند تاثیرات مخربی بر روابط زناشویی بگذارد، و در اینجا نیز علتشد کاوه به سمت زن همسایه (آوا، با بازی صدف اسپهبدی) تمایل اشکار کند. خیانت کاوه، که خود نشانهای از ناتوانی در حل مشکلات خانوادگی و فرار از مسئولیتها است، تنها بخشی از درام مهم سریال است؛ چرا که خط مهم داستان، دزدیده شدن نوزاد این زوج است. با این حال، نمایش این خیانت در بطن ماجرا، نشاندهنده تاثیرات روانی مشکلات بر روابط زناشویی است.
گردن زنی

این سریال با قتل باران و نیما اغاز میشود که سایهای شوم بر سر خانواده عروس و داماد میاندازد. در این بین، رابطه پنهانی مسعود (با بازی حسن معجونی)، پدر باران، با دختری جوان به نام هستی (با بازی هلن نقیلو) آشکار میشود. این رابطه دور از چشم همسرش، گیسو (با بازی رویا نونهالی) شکل گرفته است. او با دختری که همسن دختر مرحوم خود است، رابطه دارد، و همین مساله پیچیدگی بیشتری به قصه میدهد. این نمونه از خیانت مشخص می کند که مشکلاتهای خانوادگی میتوانند ریشههای عمیقتری در روابط عاطفی و احساسی داشته باشند و آثار آن بر دیگر اعضای خانواده نیز تاثیرگذار باشد.
داریوش

در این سریال، نوع فرد دیگر از رابطه پنهانی به عکس کشیده شده است. صفیه (با بازی نسرین مقانلو) سالها صیغه بهرام (با بازی محسن قصابیان) می بود، اما سپس از پایان این رابطه، فرزندش رامین (با بازی کیوان ساکت اف) از ماجرا باخبر شد. این نوع روابط که زیاد تر در خفا و به دور از دید عمومی شکل میگیرند، زیاد تر علتابراز تضادهای خانوادگی خواهد شد. از نظر دیگر، بهرام اکنون آرزوی ازدواج با لیلا (با بازی ژیلا شاهی) را دارد؛ زنی که بعد از جدایی، با وحید (با بازی مهرداد صدیقیان) داخل رابطهای دیگر شده است. این درهمتنیدگی روابط مشخص می کند که چطور پیوندهای ناپایدار میتوانند به فروپاشی خانوادهها منجر شوند.
طوبی

بر خلاف دیگر سریالها، در اینجا ناظر عشق پنهانی نیستیم. داستان از این قرار است که آنیه (با بازی سودابه بیضایی) برای نجات جان فخرالدین (با بازی امین زندگانی) ناچار میشود همسر دوم او شود. در این بین، همسر اول فخرالدین، طوبی (با بازی شبنم قربانی)، به ناچار این نوشته را میپذیرد، هرچند در شب عروسی به شدت دچار اندوه و حسادت میشود. این حالت، نشاندهنده تاثیرات روانی چندهمسری بر زنان است. آنیه نیز شرط میگذارد که رابطه زناشویی با فخرالدین نداشته باشد، که به نوعی بر پیچیدگیهای این چنین روابطی اصرار دارد.
رهایم کن

داستانی درمورد تقابل عاشقی و برادری که سرانجام آن برای هیچکس قابل پیش بینی نیست. داستان از جایی اغاز میشود که حاتم نایب سرخی(محسن تنابنده)، پسر بزرگ خانواده که جانشین مهم پدرش به حساب می اید، دل به پرستار پسرش مارال(هدی زین العابدین) میسپارد. حاتم به گفتن مردی ایدهآل همه چیزهایی که مارال میخواهد را دارد برای همین این زوج عاشق تصمیم میگیرند ادامه زندگی خود را باهم سپری کنند. اما شهرام شاهحسینی هیچ زمان طرفدار داستان عاشقی بدون چالش نبوده است برای همین پای هاتف(هوتن شکیبا)، برادر حاتم را به این داستان عاشقی باز میکند. هاتف پسر کوچک خانواده است که استقلال شخصی خود را به ثروت خانوادگی پدرش ترجیح داده و به تهران کوچ کرده. اما چینش داستانی شاهحسینی او را مجدد به زادگاه خود بازگرداننده و روبه رو عشق مارال و حاتم قرا میدهد. هاتف اکنون عاشق عشق برادر بزرگترش شده و برای کنار زدن حاتم از این مثلث باید همه شکافهای بین خود و برادرش را پر کند.
دسته بندی مطالب
[ad_2]
منبع