فردی «امیر قلعهنویی» را باور نداشت
[ad_1]
تیم ملی فوتبال ایران راهی مرحله نیمهنهایی جام ملتهای آسیا شده و باید روز چهارشنبه به مصاف میزبان یعنی قطر برود؛ تیمی که دفاع کننده گفتن قهرمانی است و ناگفته پیداست که با دقت به داستان میزبانیاش در این دوره، چه مقدار تلاش میکند به فینال برسد.
با این حال، قطر چندان برای جامعه فوتبال ایران اهمیت ندارد و به قرار تازه باید به فکر رویارویی با این سرزمین همسایه در زمین فوتبال افتاد. حقیقت ماجرا این است که جام ملتهای آسیا برای تیم ملی فوتبال ایران و امیر قلعهنویی بهگفتن سرمربی، فقط تا مرحله یکچهارم نهایی در نظر گرفته شده می بود.
با اوضاعی که ایران پیش از این جام داشت و رقابتهای تدارکاتی که هیچ حریف سرشناسی بین آنها دیده نمیشد، فکر این می بود که تیم قلعهنویی به اولین رقیب سرسختی که بخورد، قافیه را میبازد و از جام کنار میرود. پیش از اغاز جام، همه حواسها معطوف به کره جنوبی می بود. با دقت به قرعهای که انجام گرفته می بود، اشکار می بود ایران و کره اگر از بعد همه رقبای خودی بربیایند، باید در یکچهارم نهایی به مصاف یکدیگر بروند.
پیشبینیها از برد کره در این مرحله و ناکامی ایران خبر میداد؛ ولی در جام ملتها سناریو پیچیدهتر شد. ژاپن به عراق باخت و به مسیر ایران رسید. این بار دیگر همان اندک افرادی که به شانس بردن ایران روبه رو کره معتقد بودند هم تعدادشان کمتر شد. با وجود ژاپن در این سوی جدول، جدال با تیم ملی ژاپن اجتنابناپذیر می بود؛ اما این بار هم اگر همه چیز خوب پیش میرفت، این دو باید در یکچهارم نهایی با هم مواجه میشدند.
ژاپن بخت مهم قهرمانی در این تورنمنت می بود. آمارش در دیدارهای قبلی روبه رو فوتبال ایران هم آنقدر وحشتناک می بود که فردی حاضر نشود رأی به برد صددرصدی تیم ملی دهد. تعداد بسیاری از این میانها گفتند که ایران شانس بیاورد بازی به پنالتی کشیده بشود تا مگر ایران با علیرضا بیرانوند و مهارتش در مهار پنالتی به مرحله بعدی برود.
یقیناً در هیچکدام از این تحلیلها فردی اسمی از قلعهنویی نبرد. برای تعداد بسیاری این گزاره پذیرفته شده می بود که ایران برابر ژاپن بازنده است و جام همه میبشود. تعداد بسیاری از اعضای فدراسیون فوتبال هم بر این باور بودند و از عباراتی همانند آدم روبه رو تیمی قوی حذف بشود گله هایای نیست، منفعت گیری میکردند.
بعد با این نگاه، هیچ زمان فردی به سپس از بازی با ژاپن فکر نکرده و احتمالا تا این مدت اهمیت آن برد و مهمبودن دیدار با قطر در نیمهنهایی جام ملتها فهمیدن نشده است. از همه بدتر این که در هر معادلهای، فردی امیر قلعهنویی را باور نداشته است؛ مربیای که احتمالا تا این مدت هم تعداد بسیاری برد روبه رو ژاپن را به پای بازیکنان و اتفاقات بنویسند؛ ولی باز هم از قلعهنویی حرفی به بین نیاورند. از لحاظ دستاورد، قلعهنویی تا به الان فعلا در جام ملتها با کارلوس کیروش برابری کرده است.
بعد او تا به الان تا این مدت نتیجهای درخشان برای فوتبال ایران نگرفته است. درست است که ژاپن بزرگ را از اینده برداشته؛ ولی اگر میخواهد مرد متغیری نشان دهد، باید ایران را به فینال ببرد و برای قهرمانی بجنگد؛ اما تا محققشدن آن زمان بیانصافی است اگر نقش قلعهنویی در تقابل با ژاپن دیده نشود. ایران روی کاغذ و غیرکاغذ، شانس چندانی برای برتری روبه رو ژاپن نداشت؛ ولی چند تحول مهم و یکی، دو عدم تحول، علتشد تا معادلات به هم بریزد. اولین آنها چارهجویی برای نبودن مهدی طارمی می بود. مهاجم تیم ملی ایران در تقابل با سوریه از زمین بازی اخراج شد تا دیدار سرنوشتساز با ژاپن را از دست دهد. قلعهنویی به جای مهدی طارمی، امید ابراهیمی ۳۶ ساله را داخل ترکیب کرد.
احتمالا امید در این بازی روز فوق الاده را سپری نکرده؛ ولی جنگندگیاش در میانه میدان و استارتهای مختصر و بلندش برای قطع توپ رقیب، کمربند خط میانی را مقداری محکمتر کرد. امیر، سامان قدوس را هم یک خط جلوتر فرستاد تا در پست شماره ۱۰ از او منفعت گیری کند؛ جایی که به نظر میرسید سردار در نبوده است طارمی مقداری حس تنهایی کند. سامان هم روز پر فرازونشینی داشت؛ ولی نشان داد سطح بازیاش مشابه با جایگاهی است که دارد. او بالاتر از فوتبال ایران بازی میکند و این خصیصهاش در بازیهای بزرگ که مقدار استرس زیاد تر است، بهتر خودنمایی میکند.
باوجوداین با اهمیت ترین تغییرات قلعهنویی در دیدار برابر ژاپن مربوط به سمت چپ تیم ملی است. چه فردی فکرش را میکرد که میلاد محمدی یکباره در این بازی مهم فیکس بازی کند؟ یا چه فردی فکر میکرد محمد محبی سپس از نمایش کمفروغش روبه رو سوریه، باز به مهدی قایدی که در این تورنمنت درخشیده می بود، ترجیح داده بشود؟ اینجا دو اتفاق مهم رقم خورد؛ قلعهنویی با آنالیز وینگر و هافبک ژاپن بهترین تصمیم را گرفت. آمار گویا است؛ محمدی اجازه نفوذ از سمت خودش روی دروازه تیم ملی را نداد و محبی با دقت به فیزیک بهتر در قیاس با مهدی قایدی، هم در دفاع در برتری عددی تیم ملی پشتیبانی کرد و هم گره بازی ایران را با گلی که زد، باز کرد.
مشخصا اینها بخشی از اتفاقاتی است که در دیدار با ژاپن رخ داده و به چشم آمده؛ وگرنه این که ماموریت شخصی هر بازیکن در وقتی که تیم صاحب توپ است و نیست، چیست و چه باید باشد، از آن دست موضوعاتی است که نیاز به بازدید زیاد تر دارد. هرچه می بود؛ ولی به غیر از شانس تیم ملی و باورنداشتن به قلعهنویی در این بازی مهم، ایران، بخت مهم قهرمانی را از گردونه رقابتها کنار زد تا اکنون جام تازه استارت بخورد. اولین مسیر بعد از آن توفان، قطر میزبان است که خودش میتواند حکایتها داشته باشد.
[ad_2]
منبع